پراکندگی در درون هر بخش کمینه باشد. به بیان دیگر حداکثر میزان شباهت را در هر بخش داشته باشیم.
- محض نمونه: در ادبیات شفاهی گرگان، واژه ی ( ( نمونه ) ) به معنی ( ( تحفه ی اندک و ناقابل ) ) نیز به کار میرود؛ چنانکه وقتی کسی چیزی را به دیگری میدهد، در بیان ناقابل بودن آن میگوید �محض نمونه این چیز را به تو دادم�.
حدود، گنجایش، نمونه، پیمانه، واحد، اندازه گیری، اتاقک، نقشه کوچک، واحد اندازره گیری، مقیاس مدل، قسمتی از سفینه فضایی
در این روش، انتخاب هر واحد مستقل از انتخاب واحدهای دیگر است.
مشکل این روش در جامعه هایی با تعداد اعضای بالاست زیرا دسترسی به فهرستی از جامعه دشوار و هزینه بر است.
نمونه. [ ن ُ / ن ِ مو ن َ / ن ِ ] ( اِ ) نمودار. ( اوبهی ) ( از غیاث اللغات ). انموذج معرب آن است. ( انجمن آرا ). نمویه. جزء کوچک و مقدار اندک از هر چیزی که بدان می نمایانند همه آن چیز را و هر چیزی که به وسیله آن چیز دیگری را بنمایانند و آشکار سازند.
گاهی اوقات خریدار نمونه های مختلفی از برنج را آزماش کرده ( نمونه کرده ) سپس برنج مطلوب خود را میخرد.
انتخاب این نمونه سوالات مقدمات مکانیک حرکت انسان پیام نور فرد می‌تواند براساس نسبت دادن یک کد تصادفی به هر یک از سرپرست‌ها (پدر و مادر) انجام شود و سپس سرپرستی که دارای کد زوج است را برای تکمیل پرسش‌نامه انتخاب می‌کنیم.
چاشنی. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به نمونه کردن شود.
ژاک لکان اریک فروم کارل یونگ هنری موری آلفرد آدلر کارل راجرز کارن هورنای ملانی کلاین ویلهلم رایش اریک اریکسون زیگموند فروید ملانی کلاین
مثال: تمامی افراد در یک کارخانه به صورت لیستی به صورت الفبایی مرتب شده اند. برای اجرای نمونه گیری سیستماتیک از ۱۰ شماره اول یک نقطه را برای شروع در نظر میگیرم.
نمونه واژه ای فارسی به معنای نمایش مثالی از کل و برگرفته از �نمودن� می باشد .